ارمیا و غذاو .....
خوشگل من سلااااام ای بابا نمیدونی تو این 9 روز گذشته چقدر اومدم نی نی وبلاگ و به خونه ی دوستامون رفتم عید دیدنی ولی کسی خونه نبود همه رفته بودن مسافرت خیلی حوصلم سر رفته بود دلم میخواست روزا و ساعتا تند تند برن تا دوستای گلمون برگردن و اینجا همون برو بیای قبل رو بگیره که کم کم دوستامون برگشتن اول فکر کنم نگین جون مامان رادین بود بعد مامان ماهان عشق و بعد هم خاله پور گل جون عزیز چه قدر خوشحال شدم این دوست جونا به روز کردن و از عید و سال نوی نی نی هاشون گفتن امیدوارم سال خیلی خوبی همگی نی نی ها و خانواده های گلشون داشته باشن امین نانازی از وقتی که غذا خوردنت شروع شد به لطف خدای مهربون بهتر شدی و کمتر مثل روزای اول سال جدید ن...